جمعه، دی ۲۰، ۱۳۸۷

همچنان شعر شاملو ، گاه بیگاه و گاه همه گاه ، از زوایای بی قراری من و شاید هزاران می خواند :

_بی آرزو چه می کنی ای دوست ؟
با مرده ای در درون خویش به ملال سخنی می گویم...
و شما را پرستیده است هر مرد خود پرست
هوا خاموش ایستاده است
از آخرین کوچ پرندگان پر هیاهو سالها می گذرد...
آب تلخ این تالاب اشک بی بهانه من نیست ؟
_به چه می گریی ؟
_نمی دانم زمستانها همه در من است
به هر اندازه که بیگانه سر بر شانه ات بگذارد
بازی آشناست غم...

یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۷

مسیحی شده یلدای ایرانیان


حدود ده شب پیش یکی از زیباترین رسوم ایرانی را پشت سر گذاشتیم که تقریبا همزمان با عید کریسمس می باشد و من زبان کلاس های دوره ای سوئدی را می گذرانم .قبل از تعطیلات استاد مان از همه مهاجران خواست تا درباره آداب رسوم خودشان و اینکه آیا آنها هم کریسمس را جشن می گیرند با نه بنویسند .
گزارش من باعث تعجب خیلی ها،حتی متاسفانه خود ایرانیها شد، البته چون ماخذهای نوشته هایم را معرفی کردم همه بر این تلاش شدند که تحقیق کنند و بیشتر بدانند .
من در اینجا تلاش دارم مقداری از نوشته هایم را به فارسی برای هموطنانم بنویسم و امیدوارم که بتوانم تنها محرکی برای تحقیق بیشتر شما باشم و قبلا یادآور شوم که فقط با وارد کردن اسم یلدا در گوگل می توانید منابع مختلف و معتبری را برای تحقیق بیابید .
آخرین شب آذر ماه و شروع زمستان را ایرانیان باستان به دلیل طولانی بودن آن و اینکه آن را مصادف با تولد ایزد مهر (میترا)می پنداشتند ،جشن می گیرند که مصادف است با 21 دسامبر.
مردم در این شب گرد آتش جمع می شدند ، شادمانی، رقص و پایکوبی می کردند چرا که آتش را سمبلی برای سوزاندن گناهانشان و پاک شدن دوباره میدانستند که بعدها در سواستفاده مسلمانان هنگام حمله به ایران مستمسکی شد برای کتمان واقعیت و آتش پرست خواندن آنها.همچنین در این شب غذاهای مخصوص این جشن رامیخوردند و گاه تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه کوه های البرز به انتظار باز زائیده شدن خورشید می نشستند ،و روز بعد یعنی اول دی را "خورروز" (روز خورشید ) می خواندند و به استراحت می پرداختند که تعطیل عمومی بود.یلدا به معنای "تولد" در زبان آرامی است که یکی از زبانهای رایج در خاورمیانه بوده است و چون ایرانیان این روز را روز تولد مهر می دانستند پس نام "یلدا" را بر آن نهادند .امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غربی ، چهار چوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله "میترایسم" مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها و بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس رادر خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه ای از جشنهای ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آئین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.شاید توضیح کوچکی در مورد خود میترایسم اینجا ضروری باشد اما کوتاه می گویم به دو دلیل 1 . نمی خواهم بحث از مسیر اصلی خارج شود 2. خواندن و تحقیق کامل راجع به میترایسم درِ دیگری از وقایع تاریخی کشورمان ایران را به روی شما باز می کند که من به عهده خودتان می گذارم .
مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ یعنی میترا( مهر) در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد.این آیین بعدها توسط سربازان رومی دگرگون شده و به سرزمینهای امپراطوری روم برده شد و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین رفته رفته محو شد، اما تاثیری به سزا بر ادیانی چون مسیحیت و مانویت بر جای گذاشت.نه تنها روم باستان و بریتانیا بلکه یونان قدیم ،قسمتهایی از روسیه جنوبی ، مصر ،حتی اقوامی چون یهودیان و آشوریان هم از این آئین بی بهره نمادند .آنها هر کدام این جشن را به نوعی به سرزمینهای خود بردند و در این تاریخ جشن می گرفتند .
من این جشن ایرانی و همه جشن های نیاکانم را که نشانه ای از تاریخ و فرهنگ سرزمین مان ایران است و شادی و زندگی به همراه دارد پاس می دارم و با لذت آنها را بر پا می کنم .